Web Analytics Made Easy - Statcounter

«اوضاع خیلی بحرانی و نفس‌گیر شده بود، تعداد زیادی از بچه‌های گردان شهید یا مجروح شده بودند. زمانی که پیکر شهدا را عقب یک ماشین گذاشتیم تا به عقب برگردانیم، برخی از پیکرها لیز خوردند و روی زمین افتادند از بس که تعدادشان زیاد بود. مجبور شدیم با طناب آنها را ببندیم.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، درد مجروحیت در شیرینی دیدار پدر غرق شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همراه با او که جای خالی مادرش را نیز برایش پر کرده بود، راهی اصفهان شد تا در خانه دوران نقاهت را پشت سر بگذارد.

چند ماهی از مجروحیت‌اش نگذشته است که به پیشنهاد شهید عبدالعلی ولایی برای گذراندن دوره سربازی راهی کردستان می‌شود. در همان کردستان است که خبر شهادت او به گوشش می‌رسد. حاج‌محسن فلاش‌بکی به دوران حضورش در تیپ بیت‌المقدس که بیشتر نیروهایش آذربایجانی بودند، نیز می‌زند و می‌گوید: «بخشی از دوران سربازی من در این تیپ گذشت، در آنجا من مسئول تدارکات یکی از گردان بودم، بعد از پایان دوره سربازی هم می‌خواستند که من همچنان در این تیپ بمانم که خودم قبول نکردم. در آن زمان با یک نیروهای آن گردان که اهل قروه کردستان بود، رفاقت پیدا کردم و انس زیادی نسبت به او داشتم، روز آخر که می‌خواستیم از هم جدا شویم به من گفت: دیگر من را نمی‌بینی، گفتم: چرا که در جواب من گفت: من شهید می‌شوم، از خدا خواسته‌ام که در جوانی شهید بشوم و همین طور هم شد. مدتی بود که از او خبری نداشتم، برایش نامه‌ای نوشتم، اما این نامه در روزی که پیکرش تشییع شد، به خانه آنها رسید.»

توپ وگلوله دشمن از هر طرف بر سر ما ریخته می‌شد

چهارمین اعزام او به جبهه با اجرای عملیات کربلای ۵ در شلمچه مصادف شده است، در گردان امام سجاد (ع) لشکر امام حسین (ع) مستقر می‌شود، گردانی که فرماندهی آن را فردی به نام عمو صادقی بر عهده داشت: «قرار بود به سمت تیربار دشمن حرکت و آن را متوقف کنیم. اگر تیربار خاموش نمی‌شد، رزمندگان نمی‌توانستند به سمت دشمن هجوم ببرند. ستونی و پشت سرهم به راه افتادیم. آتش دشمن سنگین و توپ و گلوله از هر طرف بر سر ما ریخته می‌شد، تعدادی زیادی از نیروهای گردان به شهادت رسیدند. نیروهایی که تعدادشان به ۵۰ نفر هم نمی‌رسید پشت دوتا خاکریزی که به سرعت توسط یک بولدورز احداث شد، مستقر شدیم. بعثی‌ها دورتادور ما را احاطه کرده بودند. تعدادی از بچه‌ها به سمت عراقی‌ها تیراندازی می‌کردند که بقیه بتوانند به وضعیت مجروحان رسیدگی کنند. در بین نیروها دو جوان کم‌سن‌وسال شروری بودند که از سر هیجان و شیطنت راهی جبهه شده بودند و با هم رفاقت زیادی داشتند، یکی از آنها را موج گرفت، مرتب داد می‌کشید و هرچه از او می‌خواستیم که از جلوی تیربار دشمن کنار برود، این کار را نمی‌کرد، من مجبور شدم که با کمربندی دست و پاهایش را ببندم و او را در یک گودال قرار بدهم.

انگار که یاد خاطره جالبی افتاده باشد، می‌خندد و ادامه می‌دهد: «به آن دومی هم که همراه ما شده بود، گفتم: به همراه یکی از دیگر از نیروها برای حمل یک مجروح که پشت خاک‌ریزی افتاده بود، برود، به چند دقیقه‌ای نگذشت که خودش را روی برانکارد دیدم که از ناحیه دست و پا تیر خورده بود. تا این اواخر هم هر موقع جایی من را می‌دید می‌گفت: به مادرم می‌گویم که تو گفتی برو و من تیر خوردم.»

از یک گردان ۳۰۰ نفره، ۳۰ نفر بازگشتیم

محسن‌علی نجیمی دوباره خاطرات عملیات کربلای پنج را ورق می‌زند، شبی که یک گردان منحل شد: «اوضاع خیلی بحرانی و نفس‌گیر شده بود، تعداد زیادی از بچه‌های گردان شهید یا مجروح شده بودند. تا صبح کارمان این بود که مجروح‌ها را به عقب بیاوریم و بعضی از بچه‌ها حین جابه‌جایی مجروحان خودشان هم مجروح شدند. زمانی که پیکر شهدا را عقب یک ماشین گذاشتیم تا به عقب برگردانیم، برخی از پیکرها لیز خوردند و روی زمین افتادند. از بس که تعدادشان زیاد بود. مجبور شدیم با طناب آنها را ببندیم.

محمد ابوشهاب، صبح به ما گفت: هرچه می‌توانید از مهمات را با خودتان بردارید و به عقب برگردید. من یک بی‌سیم، یک آرپی‌جی و دو کلاش را برداشتم و سوار ماشینی شدیم و به شهرک باز گشتیم. از یک گردان ۳۰۰ نفره، ۳۰ نفر بودیم که از آن مهلکه آتش و خون جان سالم به در برده بودیم، گردان منحل شد.»

با انحلال گردان امام سجاد (ع) راهی گردان یا زهرا (س) می‌شود، گردانی که فرماندهی آن را حاج‌اسماعیل صادقی بر عهده دارد و شهید محمدرضا تورجی‌زاده یکی از فرمانده گروهان‌های آن گردان است: «بچه‌های محله ما بیشترشان در این گردان بودند، شهید رحمان هاشمی، شهید صدیقی، شهید شجاعی و شهید خدمت‌کنی. شهید تورجی زاده شیفته شهید رحمان هاشمی شده بود و وصیت کرده بود که حتماً کنار مزار این شهید دفن شود. شهید هاشمی حال و هوای معنوی خاصی داشت، خلق‌وخو و رابطه‌اش با خدا بی‌مانند بود، هرکس با او نشست و برخاست می‌کرد، شیفته‌اش می‌شد.»

سیم‌های حقلوی که همه را به اشتباه انداخته بود

کار چند گردان برای شکستن خط به مشکل خورده است، مأموریت جدیدی به گردان یا زهرا (س) واگذار می‌شود: «این بار هم قرار بود تیربار دشمن را خاموش کنیم تا نیروهای خودی بتوانند به سمت دشمن هجوم ببرند. شهید تورجی زاده سر ستون حرکت می‌کرد و بقیه به دنبال او. تیربار دشمن خاموش شد اما در کنار آن میدانی پر از سیم‌های حلقوی بود، بچه‌ها فکر کرده بودند میدان مین است. شهید تورجی زاده فریاد می‌کشید که حرکت کنید اینجا میدان مین نداریم، چیزی روی نقشه نیست. من نزدیک او شدم و گفتم: «ممدآقا من برم»، گفت برو و من با سرعت از آن میدان گذاشتم و به آنها گفتم بیایید، خبری از مین نیست. در حال پاکسازی سنگرها بودیم که یک نفربر عراقی به ما نزدیک شد، بلند شدم که به سمت نفر بر شلیک کنم که تیری به شکمم برخورد کرد و بر زمین افتادم. صدای شهید تورجی زاده را می‌شنیدم که می‌گفت این را به عقب ببرید. من را روی برانکارد گذاشتند. بین راه یکی از بچه‌ها مانع شده بود که حالا وقت جابه‌جایی مجروحان نیست، به سختی چشم‌هایم را باز کردم، دیدم یکی از بچه‌های محله‌مان است، گفتم: «دادا سعید»، گفت: «دادا محسن خودتی؟» وقتی که من را شناخت دیگر ممانعتی برای بردنم نکرد.»

هنوز به عقب برگردانده نشده که خمپاره‌ای نزدیکشان خورده‌می شود و مجروحیت جدیدی به او اضافه می‌شود: «دو تا از ترکش‌هایش به دستم برخورد کرد، یکی به سینه‌ام و یک ترکش بزرگ هم به پایم. دیگر چیزی نفهمیدم. زمانی که چشمهایم را باز کردم در هواپیما بودیم، داشتند من را به بیمارستانی در شیراز منتقل می‌کردند.»

سومین مجروحیت حاج‌محسن تا مدت‌ها او را درگیر خود می‌کند به گونه‌ای که نمی‌تواند درست راه برود. کمی که حالش بهتر می‌شود، تصمیم به پیوستن به سپاه می‌گیرد و لباس سبز پاسداری را بر تن می‌کند، لباسی که با افتخار از آن سخن می‌گوید: «سال ۱۳۶۶ در یک دوره عقیدتی شرکت کردم و این بار به عنوان مربی عقیدتی رهسپار جبهه شدم، زمانی که جنگ به ماه‌های پایانی‌اش رسیده بود و درگیری در فاو و جزیره مجنون به اوج خود رسیده بود.»

محسن علی نجیمی بعد از قبول قطعنامه و پایان جنگ تحصیلاتش را تا مقطع دکتری علوم قرآنی ادامه می‌دهد. او این روزها با کلام شیرینی که دارد برای دانشجویانش از تفسیر قرآن می‌گوید و از خاطرات دوستانی که در عمل به کلام الهی گوی سبقت را از همدیگر ربودند و رهسپار ملکوت شدند.

کد خبر 664125

منبع: ایمنا

کلیدواژه: دفاع مقدس خاطرات دفاع مقدس جنگ تحمیلی خاطرات جنگ تحمیلی رزمنده دفاع مقدس عملیات کربلای 5 شهید محمدرضا تورجی زاده شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شهید تورجی زاده تیربار دشمن بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۴۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ابوعبیده: پاسخ قاطع و گسترده ایران قواعد جدیدی را وضع کرد و معادلات دشمن را برهم زد

سخنگوی گردان‌های قسام با اشاره به عملیات گسترده سپاه پاسداران علیه رژیم صهیونیستی در ۲۵ فروردین، اعلام کرد که پاسخ قاطع ایران معادلات دشمن را بر هم زد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو، ابوعبیده، سخنگوی گردان‌های قسام (شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین) در سخنانی اعلام کرد که دشمن صهیونیست پس از ۲۰۰ روز از آغاز عملیات طوفان الاقصی تلاش دارد خود را جمع و جور کند.

ابوعبیده افزود: دشمن همچنان در شن‌های غزه گرفتار شده، هیچ دستاوردی جز شرمساری و شکست نداشته است و از این ورطه برای کشتار و ویرانی بیشتر استفاده می‌کند.

وی ادامه داد: ۲۰۰ روز است که دشمن بدون هرگونه هدف، چشم‌انداز و آزادی اسیران خود در شن‌های غزه گرفتار شده است. در دویستمین روز از جنگ غزه مقاومت همچنان مانند کوه استوار است. جهان قدرت مبارزان ما و ضربه‌های دردناک آن‌ها را نه تنها در مقابله با حمله‌های دشمن بلکه هنگام عقب‌نشینی آن‌ها نیز شاهد بود.

ابوعبیده گفت: ما تنها بخش اندکی از ضربه‌های قهرمانانمان به دشمن را به تصویر کشیده و ثبت کردیم. ضربه‌های ما به دشمن ادامه خواهد داشت و شکل‌ها و گونه‌های جدیدی را به خود خواهد گرفت.

وی افزود: از جمله دروغ‌های کابینه دشمن آن است که تلاش دارد برای جهانیان این توهم را ایجاد کند که گردان‌های قسام را نابود کرده و تنها یک گردان در رفح باقی مانده است. این یک دروغ بزرگ است. ما از حقوق ملت خود، پایان جنگ، بازگشت آوارگان، بازسازی غزه و ورود کمک‌ها کوتاه نخواهیم آمد.

ابوعبیده ادامه داد: خون‌هایی که ریخته شدند تنها با گرفتن حق طبیعی ما و تحقق شروط مقاومت جبران خواهند شد. کابینه دشمن در دستیابی به توافق مبادله اسیران وقت‌کشی می‌کند و تلاش دارد در تلاش‌های میانجیگران برای دستیابی به آتش‌بس کارشکنی کند.

سخنگوی قسام گفت: سناریوی «رون آراد» شاید در دسترس‌ترین سناریو برای تکرار در مورد اسیران دشمن در غزه باشد. آنچه فشار نظامی خوانده می‌شود تنها ما را به پایداری روی مواضعمان، حفاظت از حقوق مردممان و کوتاه نیامدن از آن سوق می‌دهد.

وی افزود: ما تمامی اقدامات وتلاش‌های نظامی و مردمی به ویژه در جبهه‌های لبنان، یمن و عراق را ارج می‌نهیم. ما عمق تأثیر واکنش ایران و ضربه‌های آن به دشمن را درک می‌کنیم. حجم و ماهیت واکنش ایران قواعد جدیدی را وضع کرد و محاسبات دشمن را به هم ریخت.

سخنگوی قسام ادامه داد: دوره عربده‌کشی بی حساب و کتاب دشمن تمام شده است. پاسخ همراه با دست‌پاچگی دشمن به اقدامات مقاومت در تمامی جبهه‌ها اهمیت مقاومت را نشان می‌دهد.

ابوعبیده گفت: ما از مردم اردن می‌خواهیم که اقدامات خود را شدت ببخشند. ما از امتمان می‌خواهیم که به اقدامات خود در حمایت از مقاومت شدت ببخشد.

وی افزود: ما به مقاومت شجاع کرانه باختری و تمامی تلاش‌ها در وجب به وجب خاک سربلندمان درود می‌فرستیم. نخستین جبهه مقاومت جبهه کرانه باختری است.

دیگر خبرها

  • نکات اساسی سخنرانی «ابوعبیده» از نگاه عبدالباری عطوان
  • سخنرانی اخیر ابوعبیده، نویدبخش پیروزی مقاومت بود
  • مخالفت هرتزوگ با تحریم گردانی در ارتش رژیم صهیونیستی توسط واشنگتن
  • واکنش هرتزوگ با تحریم گردانی در ارتش رژیم صهیونیستی توسط واشنگتن
  • لبیک اردنی‌ها به دعوت سخنگوی گردان‌های قسام
  • ابوعبیده: پاسخ قاطع و گسترده ایران قواعد جدیدی را وضع کرد و معادلات دشمن را برهم زد
  • واکنش ایران قواعد جدیدی را پایه گذاری کرد
  • دشمن در شن‌های غزه گیر افتاده است | پاسخ ایران قواعد جدیدی ایجاد کرد
  • القسام: حمله تلافی‌جویانه ایران به رژیم صهیونیستی، محاسبات دشمن را بهم ریخت
  • سخنگوی گردان های القسام: دشمن در شن‌های غزه گیر افتاده است